افسانهها و پیشگوییهای بسیاری پیرامون هجوم شیاطین سرما، وقوع شب طولانی و منجی بشریت در تمام ملل دنیای نغمهای از یخ و آتش وجود دارد. به نظر میرسد هجوم آدرها و وقوع شب طولانی در هشت هزار سال پیش تنها مختص به وستروس نبوده و تمام جهان وحشت این موجودات را تجربه کردهاند. ملل و مذاهب گوناگون هر کدام تعریف خاص خود را از این واقعه دارند اما همهی آنها به چیرگی تاریکی و سرما بر جهان اشاره میکنند و در همهشان قهرمانی با تاریکی به نبرد میپردازد و آن را به عقب میراند. اما هر کدام از این پیشگوییها روایت خاص خود را دارد و منجی موعود را به شیوهی خاص خود معرفی میکند. همچنین بسیاری از این پیشگوییها با اشاره و ابهام همراه هستند بنابراین نمیتوان به راحتی از روی آنها به قضاوت پرداخت. معروفترین افسانه در مورد منجی، افسانهی آزور آهای است. بر اساس این افسانه، هزاران سال پیش تاریکی و سرما جهان را در بر میگیرد. برای مبارزه با تاریکی و اهریمن آزور آهای در معبد شروع به ساخت شمشیری قدرتمند برای مبارزه با تاریکی میکند. پس از سی شبانهروز کار بیوقفه موفق به ساخت شمشیری میشود که پس از فرو رفتن در آب برای آبدیده شدن، تیغهاش خرد میشود. آزور آهای دوباره مشغول به ساخت شمشیر دیگری میشود و اینبار پنجاه شبانهروز بر روی آن کار میکند، این بار تیغه را در قلب یک شیر فرو میکند ولی باز هم تیغه خرد میشود. آزور آهای تسلیم نمیشود و اینبار صد شبانهروز بر روی آن کار میکند، تیغهی حاصل از تیغههای پیشین بهتر است و آزور آهای برای آبدیده کردن تیغه آن را در قلب همسر محبوبش، نیسا نیسا، فرو میبرد. روح نیسا نیسا با شمشیر در هم میآمیزد و تیغهای درخشان با قدرتی بسیار زیاد ساخته میشود که بنابر افسانهها از خود حرارت و روشنایی ساطع میکند. شمشیر افسانهای آزور آهای، روشناییآور نامیده میشود. در افسانهها آمده است که آزور آهای به کمک روشناییآور بر تاریکی و سرما پیروزی یافته. در متون باستانی آشایی، یک پیشگویی پنج هزار ساله وجود دارد که از بازگشت شیاطین سرما و تولد دوبارهی آزور آهای خبر میدهد: پس از تابستانی طولانی روزی فرا میرسد که از ستارگان خون جاری شود و نفس سنگین سرما و تاریکی بر روی جهان بیافتد. در این ساعت وحشت یک جنگجو شمشیری سوزان را از میان آتش بیرون خواهد کشید. آن شمشیر، روشناییآور خواهد بود. شمشیر سرخ قهرمانان. کسی که روشناییآور را به دست گیرد، آزور آهای است که دوباره بازگشته و تاریکی از برابر او فرار خواهد کرد. توصیفات ذکر شده در این پیشگویی با وضعیت فعلی وستروس تطابق دارد. همانگونه که میدانید داستان کتاب در طولانیترین تابستانی که جهان تا کنون داشته، آغاز میشود. تابستانی که بیش از ده سال طول کشیده است! کتاب نخست در انتهای این تابستان شروع میشود و در آخرین فصل این کتاب شاهد تولد اژدهایان و ظهور دنبالهدار سرخ هستیم. کتاب دوم دقیقاً هنگامی شروع میشود که خبر پایان تابستان و آغاز پاییز با زاغهای سفید به کل وستروس اعلام شده است. پیشگویی دیگری نیز در مورد آزور آهای وجود دارد که مدعیست او پس از ظهور دنبالهدار در میان دود و نمک دوباره به دنیا آمده: هنگامی که از ستارهی سرخ خون جاری شود و تاریکی فرا رسد، آزور آهای در میان دود و نمک دوباره به دنیا باز خواهد گشت. با توصیفات بالا تشخیص اینکه آزور آهای بعدی چه کسیست کمی دشوار میشود. محتملترین شخصیتهای دنیای نغمهای از یخ و آتش که ممکن است آزور آهای باشند، دنریس تارگرین، استنیس براتیون و جان اسنو هستند. ملیساندرا با توجه به پیشگویی معتقد است که استنیس آزور آهای واقعیست. او زندگی کردن استنیس در جزیرهی آتشفشانی دراگون استون را مصداق کلمات دود و نمک میداند، از نظر او نمک نشانهی دریا و دود نشانهی دودهای آتشفشان است. با این حال شمشیری که ملیساندرا به عنوان روشناییآور برای استنیس میسازد که با وجود درخشندگی زیاد دارای حرارت نیست و به همین دلیل استاد ایمون به آزور آهای بودن استنیس شک دارد. او میداند که روشناییآور واقعی دارای گرمایی سوزاننده است. عدهای دیگر معتقدند که دنریس همان آزور آهای است زیرا او دارای ریشهی تارگرینی و سه اژدهاست. آنها رفتن دنریس به میان آتش در هنگام خاکسپاری دروگو را به نوعی تولد دوبارهی او به عنوان آزور آهای میدانند. همچنین این عده اعتقاد دارند که کلمهی دود در واقع دود حاصل از آتش مراسم دروگوست و کلمهی نمک نیز در واقع همان نمک اشکهای دنریس در غم دروگوست. با این حال دنریس نیز مانند استنیس فاقد شمشیر روشناییآور واقعی است. از سویی دیگر آزور آهای بودن جان اسنو طرفداران بیشتری دارد، جان تنها کاندیداییست که واقعاً مرده و دوباره به زندگی بازگشته. همچنین او در میان سه گزینهی مطرح تنها کسیست که با آدرها جنگیده و حتی یکی از آنها را کشته است. در کتاب پنجم جان در رویا، خود را تک و تنها در حال مبارزه با آدرها میبیند و این در حالیست که شمشیری از آتش و زرهی از یخ دارد. این رویا را میتوان یکی از مهمترین مدارک منجی بودن جان دانست. پایان