دانلود رمان نه خانی آمد نه خانی رفت اثر مانا

دانلود رمان نه خانی آمد نه خانی رفت اثر مانا رایگان pdf بدون سانسور

با ذوق لبخند میزنم شال رو با شال خودم جابجا میکنم اصلا نگاه نمیکنه و بی توجه به نگاه منتظر من پا میشه این توی ذوق زدنها و رو ندادنها عادتشه عادت نه جزئی از پارساست. پارسای ۲۸ ساله که از ۱۸ سالگی توی بازار بوده و شم كاسبی و صد البته رگ خواب دخترها و زنها رو از خودشونم بهتر بلده کجا؟ و یاسمین ۲۰ ساله که از دخترای هم سن خودش هم چند پله عقب تره پاستوریزه تر و استریلیزه تره کجا؟! . میره انتهای سالن از پشت رگال ها سرک می کشم چیزی معلوم نیست. صدای پارسا میاد که عصبی کمی بالا رفته .
وقتی بهت میگم مرتب کردی نگو مرتب کردم. این چیه؟
نیم خیز میشم پارسا به دسته از جینها رو از قفسه بیرون میکشه و پرت می کنه رو پیشخون .
بعد از سایز ۲۹ سایز ۳۳ باید باشه؟
مهتاب عقب وایساده و سر به زیره …
: خانوم ببخشید؟
از صدایی که از کنار گوشم میاد به ضرب میپرم پیرمردی سینی قهوه رو می ذاره رو میز پارسا میاد این سمت.
– چقدر می شه؟
تومن زیپ کیفم رو باز میکنم پول رو بدم
لازم نکرده شما دست تو

https://fantasylife.ir/?p=845
لینک کوتاه مطلب:
نظرات این مطلب
ارسال نظرات برای این مطلب بسته شده است !
موضوعات
آخرین نظرات
درباره سایت
فانتزی رمان
بهترین سایت دانلود رمان
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " فانتزی رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.